خانواده سیمپسون" یا همان "سیمپسونها" (The Simpsons ) عنوان سریال انیمیشن آمریکایی ست که توسط مت گرونینگ (Matt Groening ) برای شبکه تلویزیونی فاکس (Fox Broadcasting Company ) تهیه می شود. این سریال یک طنز اجتماعی-انتقادی در مورد زندگی خانواده های قشر متوسط آمریکاست. اعضای این خانواده عبارتند از "هومر" (Homer )، "مارج" (Marge )، "بارت" (Bart )، "لیزا" (Lisa ) و "مگی" (Maggie ).
اسامی بترتیب از بالا سمت چپ در جهت عقربه های ساعت:
هومر – مارج – مگی – سانتا (سگ) – بارت – اسنوبال 2 (گربه) - لیزا
"خانواده سیمپسون" یا همان "سیمپسونها" (The Simpsons ) عنوان سریال انیمیشن آمریکایی ست که توسط مت گرونینگ (Matt Groening ) برای شبکه تلویزیونی فاکس (Fox Broadcasting Company ) تهیه می شود. این سریال یک طنز اجتماعی-انتقادی در مورد زندگی خانواده های قشر متوسط آمریکاست. اعضای این خانواده عبارتند از "هومر" (Homer )، "مارج" (Marge )، "بارت" (Bart )، "لیزا" (Lisa ) و "مگی" (Maggie ).
اسامی بترتیب از بالا سمت چپ در جهت عقربه های ساعت:
هومر – مارج – مگی – سانتا (سگ) – بارت – اسنوبال 2 (گربه) - لیزا
این خانواده در شهری خیالی به نام "اسپرینگفیلد" (Springfield ) زندگی می کنند و داستانهای آن اکثر جنبه های انسانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه آمریکا را به تصویر می کشد.
قبل از اینکه این انیمیشن بصورت سریال در بیاید بصورت اپیزودهای کوتاهی توسط مت گرونینگ تهیه می شد و James L. Brooks تهیه کننده نیز او را یاری می کرد. اسامی اعضای خانواده در حقیقت اسامی واقعی اعضای خانواده گرونینگ بودند و او فقط "بارت" را بجای اسم واقعی خودش که "مت" بود، گذاشت. این اپیزودهای کوتاه در 19 آوریل 1987 جزیی از شو تلویزیونی تریسی اولمن (The Tracey Ullman Show ) گشت و پس از اینکه به مدت سه فصل پخش آن ادامه یافت، تهیه کنندگان آن تصمیم گرفتند تا سیمپسونها را تبدیل به یک سریال تلویزیونی مستقل کنند و بدین ترتیب سریال تلویزیونی سیمپسونها از دسامبر 1989 شروع به پخش کرد.
اولین قسمت آن در 17 دسامبر 1989 پخش شد و از آن تاریخ تا بحال پخش آن ادامه دارد و تاکنون 20 فصل ادامه یافته است! ضمن اینکه یک فیلم بلند سینمایی نیز از آن تهیه شد و در 27 جولای 2007 با عنوان "فیلم سینمایی سیمپسونها" (The Simpsons Movie ) در سینماهای سراسر جهان اکران شد و حدود 526 میلیون دلار فروش کرد!
این سریال از آغاز پخش آن جوایز زیادی را نصیب خود کرده است که از آن جمله می توان به 24 جایزه امی (Emmy Awards )، 26 جایزه انی (Annie Awards ) و یک جایزه Peabody Award اشاره کرد. مجله تایمز در شماره 31 دسامبر 1999 خود آن را بهترین سریال تلویزیونی قرن بیستم دانست و در 14 ژانویه 2000 در راهرو افتخارات هالیوود ستاره ای به این سریال تعلق گرفت. سیمپسونها طولانیترین سریال آمریکایی و طولانیترین سری انیمیشنی نیز بشمار می آید. عبارتی که "هومر" به هنگام عصبانیت می گوید (D'oh! ) جزء فرهنگ زبان انگلیسی گنجانده شده و این سریال بنوعی مادر همه سریالهای انیمیشنی ست که بعد از آن برای بزرگسالان ساخته شده است.
ریشه ها:
ایده سیمپسونها در دفتر James L. Brooks به ذهن گرونینگ رسید. بروکس از گرونینگ خواسته بود تا ایده ای برای ساخت یک سری انیمیشن کوتاه بدهد. گرونینگ در آن زمان یک کمیک استریپ هفتگی طراحی می کرد که "زندگی در جهنم" نام داشت. بعد از درخواست بروکس، ابتدا به این فکر افتاد که همین کمیک استریپ را تبدیل به انیمیشن کند اما وقتی فهمید که باید تا آخر عمرش درگیر کارهای کپی رایت و حق انتشار باشد از این فکر منصرف شد و ایده خانواده ای که همیشه درگیر مشکلات گوناگون هستند به ذهنش رسید و اینگونه بود که "سیمپسونها" شکل گرفتند.
یمپسونها ابتدا بصورت اپیزودهای کوتاهی تهیه شدند و اولین بار در 19 آوریل 1987 در شو تلویزیونی تریسی اولمن (The Tracey Ullman Show ) به نمایش در آمد. گرونینگ طرحهای اولیه و خام شخصیتها را کشید و آنها را به انیماتورها داد تا آنها در مرحله تولید طرحها را بهینه کرده و دستی به سر و رویشان بکشند ولی انیماتورها این کار را نکردند و فقط طرحها را کپی کردند و به همین دلیل شخصیتها در اپیزودهای کوتاه سیمپسونها، همچنانکه در عکس می بینید، بسیار خام و زمخت در آمدند (این عکس سیمپسونها در اپیزودهای کوتاه شو تلویزیونی تریسی اولمن است).
در سال 1989 یک تیم تولیدی سیمپسونها را تبدیل به یک سریال با اپیزودهای تقریباً نیم ساعته کردند. این تیم تولیدی که سریال را برای شبکه تلویزیونی فاکس می ساختند الان با نام خانه انیمیشن Klasky Csupo شناخته می شوند. بروکس بندی را در قرارداد با فاکس گنجاند که به موجب آن فاکس حق دخالت در محتوا و داستان را نداشت. گرونینگ می گفت که هدف او ساختن برنامه ای ست که مخاطبان را از تماشای برنامه های آشغال معمولی برهاند!! اولین قسمت سریال که ویژه کریسمس هم بود در تاریخ 17 دسامبر 1989 با عنوان Simpsons Roasting on an Open Fire پخش شد. البته قسمت " Some Enchanted Evening " قبل از آن ساخته شده بود ولی پخش آن به علت مشکلاتی در انیمیشن آن تا سال 1990 به تعویق افتاد.
"سیمپسونها" اولین سریال تلویزیونی فاکس است که در بین 30 برنامه رتر فصل قرار گرفت. موفقیت این سریال مسئولان فاکس را بر آن داشت که شب نمایش آن را نیز به پنجشنبه شب تغییر دهند که در آن موقع برنامه های موفقی چون The Cosby Show پخش می شد. در سال 1992 تریسی اولمن علیه فاکس شکایت کرد و ادعا کرد که این برنامه بوده که باعث موفقیت سیمپسونها شده است و درخواست غرامت کرد هر چند این ادعا در دادگاه رد شد.
این سریال از ابتدای پخش آن جنجالی بود. شخصیت شرور فیلم یعنی بارت، در اکثر مواقع بخاطر رفتار بدش تنبیه نمی شد و بعضی از خانواده ها به این قضیه اعتراض می کردند که ممکن است بارت تبدیل به الگویی برای بچه هایشان شود. حتی رییس جمهور وقت آمریکا، جورج بوش هم در یک سخنرانی به این مساله اشاره کرد: "ما میخواهیم خانواده های آمریکایی بسازیم که بیشتر شبیه والتونها (عنوان سریالی که یک دهه قبل از سیمپسونها پخش شده بود) باشند نه سیمپسونها".
چندین مدرسه در آمریکا استفاده از برخی وسایل تبلیغاتی سیمپسونها را مثل تی شرتهایی که عکس بارت روی آن بود ممنوع کرد اما با وجود همه اینها وسایل تبلیغاتی سیمپسونها در 14 ماه اول فروشش 2 میلیارد دلار سود داشت!
تولید:
مت گرونینگ و جیمز ال. بروکس تهیه کنندگان اجرایی این سریال از آغاز تاکنون بوده اند ضمن اینکه به عنوان مشاور ایده پردازی نیز فعالیت می کنند. نام سام سیمون (Sam Simon ) نیز که در طول چهار فصل اول به عنوان ناظر قسمت داستان و ایده پردازی فعالیت می کرد در بین تهیه کنندگان دیده می شود ولی عملاً او از سال 1993 دیگر نقشی در این سریال ندارد. "مجری برنامه" (Show Runner ) عنوان پست مهم دیگری در این سریال است که بیشتر درگیر کارهای اجرای فیلم است که نویسنده اصلی و مدیر تولید سریال در طول یک فصل است. مجریان فصلهای مختلف سیمپسونها از ابتدا تا حال عبارتند از:
فصل 1 – 2: Matt Groening ، James L. Brooks و Sam Simon
فصل 3 – 4: Al Jean و Mike Reiss
فصل 5 – 6: David Mirkin
فصل 7 – 8: Bill Oakley و Josh Weinstein
فصل 9 – 12: Mike Scully
فصل 13 - تاکنون: Al Jean
راست: مت گرونینگ – چپ: جیمز ال. بروکس
نویسندگی:
تیم نویسندگی سیمپسونها شامل 16 نویسنده است که باید در ابتدای دسامبر هر سال ایده های خود را در مورد اپیزودهای مختلف ارائه دهند. نویسنده اصلی هر اپیزود طرح اولیه را می نویسد و سپس گروهی از نویسندگان به رهبری George Meyer روی طرح اولیه کار می کنند، شوخیهایی را اضافه یا کم می کنند، صحنه هایی را اضافه می کنند و سپس برای تست به گویندگان می دهند تا آنها را بخوانند و بعد یکبار دیگر آن را مرور می کنند تا اینکه نسخه نهایی فیلمنامه یک اپیزود آماده می شود. Jon Vitti یکی از نویسندگان قدیمی سریال در مورد George Meyer می گوید که اگرچه شاید اسم جورج در تیتراژ فیلم به عنوان نویسنده نیاید ولی ائ همیشه بهترین جملات را برای هر اپیزود می نویسد. تهیه هر اپیزود حدود شش ماه طول می کشد و به این دلیل در این سریال فرصت کمی پیش می آید تا به مسائل روز پرداخته شود ولی در عوض مکرراً به رویدادهای منظم و برنامه داری چون مسابقات المپیک یا فوتبال می پردازد.
تیم نویسندگان سیمپسونها در سال 1992
John Swartzwelder که نویسنده 60 اپیزود از این سریال است به عنوان پرکارترین نویسنده سیمپسونها شناخته می شود. Conan O'Brien یکی دیگر از موفقترین نویسندگان این سریال بشمار می آید که بیشتر روی قسمتهای اولیه سریال در اوایل دهه 90 کار کرده است که در ادامه David Letterman مجری شو تلویزیونی Late Night جای او را گرفت. کمدین انگلیسی، Ricky Gervais ، اولین شخصیت معروفی ست که در یک اپیزود هم نویسنده بوده و هم گوینده. او اپیزود " Homer Simpson, This Is Your Wife " را نوشت.
نویسندگان این سریال در سال 1998 به انجمن نویسندگان آمریکا پیوستند و در اعتصاب معروف این انجمن در سال 2007 نیز شرکت کردند.
لیست کامل نویسندگان این سریال را اینجا ببینید.
صداها:
به غیر از یک مورد، در همه اپیزودها در عنوان بندی پایانی فقط اسامی صداپیشگان را می بینیم و معلوم نیست که کدامیک از آنها بجای چه شخصیتی حرف می زنند. اوایل کمپانی فاکس و تیم تهیه کننده نمی خواستند هویت آنها فاش شود و در چند فصل اول جلسات ضبط صدا کاملاً بسته اجرا می شد و هیچ عکسی هم از آنها منتشر نمی شد. اما بالاخره در اپیزود 17 فصل 2 با عنوان Old Money اسامی صداپیشگان با نقش آنها ذکر شد زیرا تهیه کنندگان عقیده داشتند با این کار به نقش صداپیشگان اهمیت بیشتری قائل می شوند. در سال 2003، صداپیشگان این سریال در برنامه "nside the Actors Studio " ظاهر شدند و بصورت زنده صدای کاراکترها را در آوردند.
سیمپسونها شش صدا پیشه اصلی دارد: "دن کاستلانتا" (Dan Castellaneta ) که صدای هومر سیمپسون، آبراهام سیمپسون، دلقک، بارنی گامبل و دیگر شخصیت های بزرگسال را اجرا می کند؛ "ژولی کاونر" (Julie Kavner ) که صدای مارج سیمپسون، پتی و سلما و چند شخصیت دیگر را اجرا می کند؛ "نانسی کت رایت" (Nancy Cartwright ) صدای بارت، رالف و دیگر بچه ها را در می آورد؛ "یاردلی اسمیت" (Yeardley Smith ) صدای لیزا را اجرا می کند و تنها کسی ست که فقط صدای یک نفر را اجرا می کند؛ دو هنرمند مرد دیگر هستند که اگرچه صدای اعضای اصلی خانواده را اجرا نمی کنند اما صدای دیگر افراد شهر را در می آورند: "هانک آزاریا" (Hank Azaria ) که صدای شخصیتهای فرعی چون Moe ، Chief Wiggum و Apu را اجرا می کند و در نهایت "هری شیرر" (Harry Shearer ) صدای آقای برنز، Smithers ، اسکینر مدیر مدرسه، Ned Flanders ، Reverend Lovejoy و دکتر هیبرت را در می آورد. بجز هری شیرر بقیه صداپیشگان برای این سریال برنده جایزه امی بهترین صداپیشه شده اند.
نانسی کت رایت که بجای بارت دوست داشتنی حرف می زند
تا سال 1998، این شش نفر صداپیشه اصلی 30.000 دلار برای هر اپیزود دریافت می کردند. در سال 1998 آنها با مسئولان فاکس برای افزایش حقوقشان وارد مشاجره شدند. فاکس تهدید کرد که افراد دیگری را جایگزین آنها خواهد کرد اما "مت گرونینگ" از صداپیشه ها حمایت کرد و قضیه فیصله پیدا کرد. بدین ترتیب آنها از سال 1998 تا سال 2004، هر کدام برای هر اپیزود 125000 دلار گرفتند. اما با ظهور DVD و فروش بیشتر این مجموعه، در آوریل 2004 دیگر صداپیشه ها برای ضبط قسمتهای جدید در استودیو حاضر نشدند. آنها تقاضای 360.000 دلار برای هر اپیزود داشتند. یک ماه بعد اعتصاب آنها جواب داد و هر کدام برای هر اپیزود چیزی بین 250.000 دلار تا 360.000 دلار می گرفتند. در سال 2008 که ساخت فصل بیستم این مجموعه آغاز شد، قرارداد جدیدی با صداپیشگان بسته شد که به موجب آن هر کدام از آنها برای هر ضبط هر قسمت این سریال 400.000 دلار دریافت کنند!
علاوه بر این شش نفر اصلی، صداپیشگان دیگری نیز در طول ساخت این مجموعه با این تیم همکاری کردند و صدای کاراکترهای فرعی فیلم را اجرا کردند؛ از جمله این صداپیشگان می توانیم از Pamela Hayden ، Tress MacNeille ، Marcia Wallace ، Maggie Roswell ، Russi Taylor ، Albert Brooks ، Phil Hartman ، Jon Lovitz ، Joe Mantegna و Kelsey Grammer نام ببریم.
کاراکترهای فرعی این مجموعه طیف وسیعی از گروهها و مشاغل مختلف جامعه چون بازیگران، ورزشکاران، نویسندگان، گروههای موسیقی و دانشمندان را شامل می شود. در فصول اولیه، صداپیشگان مهمان صداهای کاراکترها را اجرا می کردند ولی کم کم اسامی کاراکترهای فرعی با اسامی صداپیشگان مهمان یکی شد و آنها در واقع بجای خود حرف می زدند.
Tony Bennett اولین کسی بود که در این مجموعه بجای خود حرف زد که اولن بار در اپیزود Dancin' Homer در فصل دوم ظاهر شد. سریال سیمپسونها رکورد جهانی بیشترین تعداد هنرپیشه های مهمان در یک سریال تلویزیونی را دارد.
این مجموعه به زبانهای مختلفی چون ژاپنی، آلمانی، اسپانیایی و پرتغالی دوبله شده است. این سریال جزو معدود سریالهای آمریکایی ست که به فرانسوی نیز دوبله شده است. سیمپسونها حتی به زبان عربی نیز دوبله شده که البته به دلیل موانع دینی و مذهبی مفاهیم زیادی در آن تغییر داده شده است. مثلاً هومر بجای آبجو سودا می نوشد (چه پسر خوبی!!) و بجای هات داگ سوسیس مصری می خورد!! اینگونه تحریفات خشم هواداران قدیمی و متعصب سیمپسونها را برانگیخت.
انیمیشن:
تا بحال چندین شرکت و استودیوی آمریکایی و بین المللی پروسه انیمیشن سیمپسونها را عهده دار بوده اند. سری اولیه و کوتاه سیمپسونها که از طریق شو تلویزیونی تریسی اولمن پخش می شد، در استودیوی Klasky Csupo تهیه می شد. ولی با شروع سریال و افزایش حجم کار، کمپانی فاکس کار تولید را به چندین استودیوی بین المللی واقع در کره جنوبی سپرد. هنرمندان استودیوی U.S. Animation, Inc و Film Roman استوری بوردها را تهیه می کردند و کاراکترهای جدید را خلق می کردند، پس زمینه ها را طراحی و شخصیت ها را طراحی می کردند که در نهایت تبدیل به انیماتیک می شد و سپس نویسندگان یک بار آن را در استودیوی Gracie Films می دیدند و تغییرات احتمالی را اعمال می کردند و سپس آن را به استودیوهای خارج از کشور می فرستادند. این استودیوها کار جوهر و رنگ و ضبط انیمیشن روی نوار را انجام می دادند و بعد از سه الی چهار ماه آن را دوباره به آمریکا می فرستادند.
در طول سه فصل اول استودیوی Klasky Csupo مرحله انیمیشن سیمپسونها را در آمریکا انجام می داد. در سال 1992 کمپانی تولید این سریال، Gracie Films ، تولید داخلی این مجموعه را به شرکت Film Roman سپرد که تا هم اکنون نیز عهده دار آن است.
در فصل 14 این سریال، سبک کار از سل انیمیشن سنتی به رنگ و جوهر دیجیتال تغییر یافت. اولین اپیزودی که با رنگ دیجیتال ساخته شد، اپیزود Radioactive Man در سال 1995 بود. هر چند که قبلاً در اپیزود Tennis the Menace در فصل 12، انیماتورها از رنگ و جوهر دیجیتال استفاده کرده بودند اما دو فصل طول کشید تا Gracie Films تصمیم بگیرد که کلاً سبک انیمیشن را تغییر دهد.
کاراکترها:
سیمپسونها خانواده ای معمولی هستند که در شهری خیالی بنام اسپرینگ فیلد در قسمت مرکزی آمریکا زندگی می کنند. "هومر"، مرد خانواده، بازرس ایمنی نیروگاه اتمی اسپزینگ فیلد است، شغلی که با شخصیت خنگ و احمق او جور در نمی آید. همسر او، "مارج" نام دارد که نمونه یک زن خانه دار و مادر تیپیکال آمریکایی ست. آنها سه فرزند دارند: "بارت"، پسر ده ساله شرور؛ "لیزا"، دختر هشت ساله فعال و فهیم و در نهایت "مگی" که نوزاد است و حرف نمی زند و تنها راه ارتباطی او نحوه مکیدن پستانکش است! ضمناً آنها یک سگ بنام "سانتا" و یک گربه بنام "اسنوبال 2" دارند که این حیوانات خانگی در بعضی اپیزودها نقشی کلیدی دارند. اگرچه در طول پخش این سریال ما بارها تعطیلات سال نو یا جشن های تولد را شاهدیم اما اعضای خانواده بزرگ نمی شوند! آنها هم اکنون هم در همان سنی هستند که در شروع سریال بودند!
همه کاراکترهای سیمپسونها (برای دیدن عکس در اندازه بزرگتر آن را کلیک کنید)
این سریال شخصیت های فرعی و عجیب و غریب فراوانی دارد: همکاران، معلمان، دوستان خانوادگی، خویشاوندان، افراد شهر و چهره های معروف شهر. اگر چه اکثر این کاراکترها خلق شدند تا فقط نیاز یک اپیزود را برطرف کنند اما بعضی از آنها در طول سالیان دراز در اپیزودهای متعددی ظاهر شدند و شخصیت پردازی آنها کم کم کاملتر شد بگونه ای که در برخی اپیزودها، شخصیت های فرعی نقش اصلی و کلیدی دارند.
برای دیدن اسامی کامل کاراکترهای سیمپسونها اینجا را کلیک کنید.
مکان:
داستان سیمپسونها در شهر خیالی اسپرینگ فیلد (Springfield ) اتفاق می افتد و هیچ نشانه ای در آن نیست که بدانیم این شهر نشان دهنده چه ایالت یا چه قسمتی از آمریکاست. هر چند، تماشاگران حرفه ای این سریال با توجه به خصوصیات شهر، محیط جغرافیایی و طبیعت مجاور شهر سعی کرده اند موقعیت این شهر را حدس بزنند. در نتیجه این حدس و گمانها، سریال عمداً موقعیت اسپرینگ فیلد را افشاء نمی کند تا حساسیتها روی آن بیشتر شود! اسم "اسپرینگ فیلد" عنوان معمولی در آمریکاست که تقریباً در نصف ایالتها یافت می شود. این شهر دارای محیط جغرافیایی متنوعی ست که به تناسب داستان می توانیم ساحل، کوه، بیابان و مزارع وسیع را در آن ببینیم. با اینهمه "گرونینگ" اظهار داشته که اسپرینگ فیلد شباهتهای زیادی به زادگاهش پورتلند، اورگون دارد.
تم ها:
سیمپسونها یک سریال "سیت کام" است و تم داستانهای آن نیز بر طبق قواعد معمول این ژانر است. "سیت کام" (Sitcom ) مخفف situation comedy به نوعی از کمدی گفته می شود که در آن شخصیت ها در یک محیط ثابت و تکراری بصورت روزمره همدیگر را می بینند و شوخی می کنند و داستان نیز حول محور اتفاقات روزمره می گردد که گهگاه اشاره ای نیز به اتفاقات دنیای واقعی دارد.
مرکز توجه سیمپسونها روی یک خانواده تیپیکال و معمولی آمریکایی ست ولی از آنجا که با یک انیمیشن سروکار داریم حوزه داستان و اتفاقاتی که در آن اتفاق می افتد وسیعتر از یک سیت کام معمولی ست. شهر اسپرینگ فیلد به نوعی نماینده کل جهان است که در آن افراد با تمام مسائل زندگی مدرن و روزمره درگیر هستند. از آنجا که هومر در یک نیروگاه اتمی کار می کند، این سریال می تواند به مسائل محیط زیست و نگرانی های آن بپردازد. بارت و لیزا دانش آموز هستند و این امکان را به نویسندگان سریال می دهد که مسایل مربوط به نظام آموزش و پرورش را در آن مطرح کنند. این شهر دارای کانالهای تلویزیونی مختلفی ست؛ از برنامه کودک گرفته تا اخبار محلی و غیره که این مسئله بهانه ای ست که سیمپسونها بتواند با دنیای رسانه ها شوخی کند.
بعضی منتقدین اعتقاد دارند که این سریال یک سریال سیاسی ست که گرایشهای چپ دارد. Al Jean یکی از نویسندگان و تهیه کنندگان اجرایی سیمپسونها نیز در یکی از مصاحبه های خود گفت که این سریال تمایلات لیبرال دارد. اگر چه تمایلات لیبرال را بوضوح می توان در سیمپسونها دید اما در طول پخش بیست ساله آن، سیمپسونها با قشرها و احزاب مختلف سیاسی شوخی کرده است حتی با احزاب و گروههایی که گمان می رود خود جزو آنها باشند. در این سریال حکومت و شرکتهای بزرگ از طبقه کارگر و متوسط سوء استفاده می کنند و شخصیتهای سیاسی و حکومتی با شخصیت و قیافه ای منفی نشان داده می شوند. در سیمپسونها، چهره های سیاسی آدمهای آلوده ای هستند، وزیران و نماینده ها مثل Reverend Lovejoy نسبت به مردم بی تفاوت هستند و پلیس شهر نیز بی کفایت است! مذهب نیز یکی از تمهایی ست که در این سریال شوخی های زیادی با آن می شود.
سکانس آغازین:
کانس آغازین سیمپسونها یکی از سکانس های بیادماندنی این سریال است. در اکثر اپیزودهای افتتاحیه، عنوان سریال را در میان ابرها می بینیم که دوربین از بین آن روی شهر اسپرینگ فیلد زوم می کند. سپس دوربین تک تک افراد خانواده را نشان می دهد که در حال رفتن به خانه هستند. همه افراد خانواده در یک زمان به خانه می رسند و به سمت کاناپه هجوم می برند تا تلویزیون تماشا کند. این سکانس توسط دیوید سیلورمن (David Silverman ) خلق شده و در حقیقت اولین کاری ست که او بمحض آغاز کار خود در سیمپسونها انجام داده است. آهنگ متن این سکانس در عرض دو روز توسط دنی الفمن (Danny Elfman ) در سال 1989 نوشته شده و خود الفمن این قطعه را معروفترین و محبوبترین قطعه کل دوران حرفه ایش می داند.
یکی از نکات جالب توجه این سکانس، تغییرات کوچکی ست که در هر اپیزود در آن می بینیم. در هر اپیزود، بارت جمله متفاوتی را روی تخته سیاه می نویسد. در برخی از اپیزودها لیزا آهنگ سولوی متفاوتی با ساکسیفون می زند و هر بار اعضای خانواده به طرز متفاوتی روی کاناپه می نشینند. بعضی قسمتها هم هستند که در هر اپیزود عوض نمی شود ولی از فصلی به فصل دیگر متفاوت است. مثل بارت که در فصل اول تابلوی ایستگاه اتوبوس را برمی دارد ولی در فصل دوم این کار را نمی کند.
طنز در سیمپسونها:
طنزی که در سیمپسونها می بینیم اشاره به طیف وسیعی از مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد که در آمریکا می گذرد: برای مثال سینما، تلویزیون، موسیقی، ادبیات، علم و تاریخ. به دلیل همین گستردگی است که مخاطبانی از قشرها و سنین مختلف سیمپسونها را تماشا می کنند. ضمن اینکه انیماتورها مرتباً طنزها و شوخیهای متنوعی را به زمینه تصویری داستان اضافه می کنند؛ مثل اضافه کردن جملاتی روی تابلوها، تیتر روزنامه ها و جاهای دیگر. ممکن است بینندگان با یکبار تماشای سریال متوجه این نکته های ظریف نشوند. بعضی از این شوخیها آنقدر سریع می گذرند که فقط می توان با متوقف کردن تصویر متوجه آنها شد!
در این سریال از تکیه کلامها استفاده زیادی می شود و همه کاراکترهای اصلی و فرعی حداقل یک تکیه کلام دارند. از جمله این تکیه کلامها می توان به کلمه "D'oh! " اشاره کرد که هومر موقع ناراحتی می گوید؛ یا کلمه "Excellent … " که آقای Burns بکار می برد و یا Ha ha که Nelson Muntz بطرز خاصی آن را ادا می کند. بعضی از جملات بارت مثل "Ay, caramba "، "Don't have a cow, man " و یا "Eat my shorts " در سالهای اولیه پخش سریال روی تی شرتها دیده می شد. جالب اینجاست که تا قبل از معروف شدن این جملات در اثر تبلیغات، بارت بندرت این جملات را بکار می برد ولی بعد از آن تبدیل به تکیه کلام ثابت او شد. استفاده از تکیه کلامها در فصلهای اخیر کم شده است. در اپیزود "بارت معروف می شود" (Bart Gets Famous ) با طنز تکیه کلامی شوخی می شود، به این ترتیب که بارت در برنامه تلویزیونی "Krusty the Clown Show " فقط با گفتن "من اون کارو نکردم!" (I didn't do it ) مشهور می شود.
پیزودهای مربوط به هالووین:
هر سال یکی از اپیزودهای این مجموعه درباره هالووین است. اولین اپیزودی که به هالووین پرداخت، اپیزود سوم از فصل دوم بود که با عنوان Treehouse of Horror در 25 اکتبر 1990 پخش شد. در این سکانس بارت و لیزا در روی خانه درختی شان می نشینند و داستانهای ترسناک برای یکدیگر تعریف می کنند. از این اپیزود به بعد بود که در فصلهای بعدی و در اپیزود هالووین به سه داستان مجزای ترسناک پرداخته شد. در این داستانها خانواده سیمپسونها را می بینیم که در یک صحنه ترسناک یا علمی تخیلی و یا متافیزیکی قرار می گیرند که معمولاً این صحنه ها به یک فیلم معروف در آن ژانر اشاره دارند. این داستانها معمولاً در روندی متفاوت از سیر روایی معمول داستان اتفاق می افتند. معمولاً اپیزود هالووین هر ساله در ماه اکتبر و به هنگام جشن هالووین پخش می شد اما در سالهای اخیر به علت قرارداد فاکس برای پخش مسابقات لیگ جهانی بیسبال معمولاً این اپیزود بعد از هالووین پخش می شود.
تاثیرات فرهنگی: لغتها و اصطلاحات
تعدادی از اصطلاحات که در سیمپسونها بکار برده می شد کم کم وارد زبان محاوره ای و روزمره آمریکا شد. مارک لیبرمن، رییس پژوهشکده اطلاعات زبان واقع در دانشکده پنسیلوانیا، در این باره می گوید: "به نظر می رسد تاثیر سیمپسونها بر دایره لغات و اصطلاحات و تکیه کلامهای روزمره ما بیشتر از شکسپیر یا انجیل بوده است!" مشهورترین جمله فیلم عبارتی ست که هومر موقع عصبانیت می گوید: "D'oh ". این کلمه بقدری رایج شد که در فرهنگ لغت آکسفورد جا گرفت (البته بدون آپستروف). Dan Castellaneta که بجای هومر حرف می زند می گوید که این عبارت را از James Finlayson شنیده است، بازیگری که در کمدی لورل و هاردی بازی می کرد. البته او این عبارت را بصورتی حزن آلودتر و کشیده تر می گفته است ولی کارگردان "سیمپسونها" به او توصیه کرده آن را کوتاه تر تلفظ کند و بدینصورت این عبارت محبوب متولد شد.
Jonah Goldberg ستون نویس مشهور مجله National Review به دنبال مخالفت فرانسه با جنگ عراق در سال 2003 فرانسویها را "میمونهای همیشه تسلیم پنیرخوار" (cheese-eating surrender monkeys ) خطاب کرد. این جمله برگرفته از اپیزود Round Springfield سیمپسونهاست که در سال 1995 پخش شد که در آن شخصیت Groundskeeper Willie این جمله را درباره فرانسویها بکار برد. بعد از آن این جمله در آمریکا بسیار معروف شد و اکثراً این عبارت را در مورد فرانسویها بکار برده و می برند.
کلمه " Cromulent " که اولین بار در اپیزود "Lisa the Iconoclast " بکار برده شد در فرهنگ لغت انگلیسی وبستر جای گرفت و کلمه بی معنی Kwyjibo که توسط بارت در اپیزود " Bart the Genius " ادا شد لقب کامپیوتری کسی ست که ویروس مشهور اینترنتی را نوشت که امروزه آن را به عنوان کرم کامپیوتری می شناسیم.
قال جمله " I, for one, welcome our new insect overlords " که توسط Kent Brockman در اپیزود " Deep Space Homer " بکار برده شد، تبدیل به یکی از قالبهای مشهور زبان انگلیسی شد. این قالب با کلمات جایگزین در مواقعی استفاده می شود که با شوخی و بحالت مسخره بخواهیم در مقابل موضع کسی کوتاه بیاییم یا حرف او را قبول کنیم. این عبارت حتی در رسانه های عمومی چون مجله New Scientist نیز بکار برده شده است. عبارت Meh نیز که توسط این سریال بر سر زبانها افتاد در سال 2008 وارد فرهنگ لغت انگلیسی کالینز شد.
تلویزیون:
عد از سریال "Wait Till Your Father Gets Home " در دهه 70، سیمپسونها اولین سریال انیمیشنی موفقی بود که در ساعات اصلی شب پخش می شد. در دهه 80 کارشناسان برنامه های تلویزیونی، برنامه های انیمیشنی را فقط برای کودکان مناسب می دانستند و ساختن انیمیشنی با استانداردهای بالا برای بزرگسالان را مقرون به صرفه نمی دانستند. اما "سیمپسونها" این ذهنیت را تغییر داد. استفاده از استودیوهای انیمیشنی کره ای برای انجام برخی از مراحل ساخت فیلم باعث شد تا اپیزودهای این سریال با هزینه کمتری ساخته شوند. موفقیت سیمپسونها با توجه به هزینه نسبتاً کم تولید آن باعث شد تا شبکه های تلویزیونی به فکر سریالهای مشاهی باشند که نتیجه آن تولید سریالهای انیمیشنی مثل South Park ، Family Guy ، King of the Hill ، Futurama و The Critic در دهه 90 بود. Seth MacFarlane تهیه کننده سریال انیمیشنی " Family Guy " می گوید: "سیمپسونها باعث شد تا انیمیشن در ساعات اصلی شب و بین بزرگسالان مخاطبان زیادی پیدا کند، چیزی که قبلاً وجود نداشت. تا جاییکه من می دانم آنها چرخ را دوباره اختراع کردند! آنها چیزی را تهیه کردند که می توان از آن به عنوان رسانه ای جدید نام برد." سریال South Park نیز یکی از اپیزودهای خودش را به پاس قدردانی از سیمپسونها، " Simpsons Already Did It " نامگذاری کردند.
سیمپسونها حتی روی برنامه های غیرانیمیشنی هم تاثیر گذاشت؛ نمونه آن سریال " Malcolm in the Middle " بود که قسمت اول آن نهم ژانویه 2000 درست بعد از سیمپسونها پخش شد. حتی Ricky Gervais هم سیمپسونها را منبع اصلی ایده شکل گیری کمدی انگلیسی اش با عنوان The Office می داند.
جوایز و موفقیتها:
سیمپسونها بارها مورد تحسین منتقدین قرار گرفته است و آن را رک ترین و بی پرده ترین سریال تلویزیونی توصیف کرده اند. در نقدی که در سال 1990 توسط Ken Tucker از Entertainment Weekly برای این سریال نوشته شد می خوانیم: "سیمپسونها پیچیدگیهای فراوان خانواده آمریکایی را با طرحهای کارتونی ساده نشان می دهد و همین پارادوکس عجیب است که باعث می شود میلیونها نفر در شب یکشنبه کانالهای بزرگ تلویزیونی دیگر را نادیده گرفته و پای تماشای سیمپسونها بنشینند". ضمناً او این سریال را یک پدیده فرهنگی معرفی می کند که برای همه خانواده جذابیت دارد.
جوایز و عناوین:
سیمپسونها از آغاز پخش خود تا بحال جوایز زیادی را از آن خود کرده است که شامل 24 جایزه امی (Emmy )، 26 جایزه انی (Annie ) و یک جایزه پی بادی (Peabody ) می باشد. مجله تایمز در شماره ویژه خود در سال 1998 که به بزرگترین دستاوردهای هنری و رسانه ای قرن بیستم اختصاص داشت، سیمپسونها را بهترین سریال قرن دانست. در همین شماره نام بارت سیمپسون در جدول 100 شخصیت موثر قرن به انتخاب مجله تایمز قرار گرفت؛ بارت تنها شخصیت غیرواقعی این لیست بود.
ستاره ای که در راهرو افتخار هالیوود به سیمپسونها تعلق گرفته است
در چهاردهم ژانویه 2000، در راهروی افتخار هالیوود یک ستاره به سیمپسونها تعلق گرفت. همچنین در این سال Ken Tucker منتقد تلویزیونی مجله Entertainment Weekly ، سیمپسونها را بهترین سریال دهه 90 معرفی کرد. ضمناً بینندگان شبکه انگلیسی Channel 4 ، سیمسونها را هم به عنوان بهترین سریال تلویزیونی کودکان (در سال 2001) و هم به عنوان بهترین کارتون (در سال 2005) انتخاب کردند و نام هومر سیمسون نیز در صدر 100 شخصیت بزرگ تلویزیونی در سال 2001 قرار گرفت. ضمناً مجله Entertainment Weekly نیز نام هومر را در رده نهم "50 شخصیت بزرگ تلویزیونی" قرار داد. در سال 2002 سیمسونها در رده هشتم 50 سریال برتر تاریخ به انتخاب TV Guide قرار گرفت و در سال 2007 سیمسونها در میان 100 سریال برتر تاریخ به انتخاب مجله تایمز دیده شدند. در سال 2008 این سریال در رده نخست بهترین سریال 25 سال اخیر به انتخاب مجله Entertainment Weekly قرار گرفت.
موفقیتهای مربوط به طول پخش:
در نهم فوریه 1997، سیمپسونها با اپیزود "The Itchy & Scratchy & Poochie Show " رکورد طولانی ترین سریال انیمیشنی آمریکا را که قبلاً در دست "فلینستونها" (The Flintstones ) بود، شکست. در سال 2004 سیمپسونها رکورد طولانی ترین سریال کمدی آمریکا (انیمیشن و غیرانیمیشن) را شکست. این رکورد قبلاً متعلق به "ماجراهای اوزی و هیت" (The Adventures of Ozzie and Harriet ) بود که از سال 1952 تا 1966 پخش شده بود. در اکتبر 2004، برای مدتی کوتاه Scooby-Doo از سیمپسونها جلو زد و عنوان بیشترین اپیزود یک سریال انیمیشنی را از آن خود کرد، اما در آوریل 2005 دوباره پخش Scooby-Doo را لغو کردند و این سریال با 371 اپیزود پایان یافت. در آن سال با پایان فصی هفدهم سریال، سیمپسونها با 378 اپیزود دوباره به صدر جدول برگشتند. در ماه می 2007، در پایان فصل هیجدهم پخش خود به رکورد 400 اپیزود دست یافت. اگرچه رکورد بیشترین اپیزود یک سریال انیمیشنی در آمریکا در دست سیمپسونهاست اما این رکورد در دنیا متعلق به سریالهایی از کشورهای ذیگر است. برای مثال انیمه ژاپنی Sazae-san نزدیک به 2000 اپیزود پخش شده است!!
سیمسونها در سال 2007 بیستمین سالگرد پخش خود را جشن گرفتند. با پخش فصل بیستم سریال در سال 2008-2009، سیمپسونها با رکورد Gunsmoke در عنوان طولانیترین سریال دارای متن (از نظر زمانی) برابری کرد. اگرچه Gunsmoke با 635 اپیزود هنوز با سیمپسونها فاصله زیادی دارد و سیمسونها تا پایان فصل 29 خود (اگر ادامه یابد) به این تعداد اپیزود نخواهد رسید.
در سال 2009، شبکه فاکس یک جشن یکساله با عنوان "بهترین 20 ساله تمام دوران" (Best 20 Years Ever ) برگزار خواهد کرد که در آن بیستمین سالگرد پخش سیمپسونها را جشن خواهد گرفت. این جشن 14 ژانویه 2010 پایان خواهد پذیرفت (این همان تاریخی ست که 20 سال پیش اپیزود "Bart the Genius " پخش شد). یکی از بخشهای این سریال "Unleash Your Yellow " نام دارد که مسابقه ای برای طراحی بهترین پوستر سریال است.
انتقاد از افت کیفیت سریال:
منتقدین همیشه سیمپسونها را بخاطر طنز هوشمندانه و رئالیسم آن ستوده اند. در اواخر دهه 90 ریتم و فضای سریال کم کم عوض شد که باعث شد بعضی از منتقدین این سریال را خسته و تمام شده بدانند. در سال 2000 حتی متعصب ترین هواداران سریال نیز کم کم واقع گرایانه تر به سریال نگاه می کردند و به این تغییر سریال اشاره می کردند که سریال را از داستانهایی که حول محور کاراکترها می چرخید به داستانهایی با شوخیهای سبک تبدیل کرده است.
Douglas Coupland یکی از نویسندگان سریال ادعای افت کیفی سریال را رد کرده و گفت: "سیمسونها سریالی ست که در عرض 14 سال کیفیت خودش را از دست نداده و الان هم خیلی بعید است که این اتفاق رخ دهد". Mike Scully که از فصل 9 تا 12 مدیر اجرایی سریال بوده هدف اصلی این انتقادها بوده است. Chris Suellentrop از مجله Slate می نویسد:
"در دوره Scully ، سیمپسونها تبدیل شد به یک ... کارتون! اپیزودهایی که زمانی در پایان آن هومر و مارج در غروب با هم دوچرخه سواری می کردند الان با پرتاب دارت توسط هومر به گردن مارج تمام می شوند! اگر چه سریال هنوز هم خنده دار است اما حس و تاثیر قبل را از دست داده است".
در سال 2003، در جشن اپیزود سیصدم سریال با عنوان "Barting Over "، روزنامه USA Today دو مقاله راجع به سیمپسونها چاپ کرد: یکی مربوط به انتخاب 10 اپیزود برتر سریال که توسط مدیران سایت هواداران سیمپسونها، The Simpsons Archive ، صورت گرفت و دیگری 15 اپیزود برتر به انتخاب خود نویسندگان سریال بود. جدیدترین اپیزود در لیست اول اپیزود " Homer's Phobia " بود که در سال 1997 پخش شد و جدیدترین اپیزود در لیست دوم " Behind the Laughter " بود که در سال 2000 پخش شده بود. در سال 2004، Harry Shearer یکی از صداپیشگان سریال از افت کیفی سریال انتقاد کرد و گفت که: "من سه فصل آخر را جزو بدترین فصلهای سریال می دانم و با اینحساب فکر کنم فصل چهارم فصل خوبی بود".
سیمپسونها هنوز هم مخاطبان زیادی دارد و هر ساله هواداران جدیدی هم به آن اضافه می شود. اما در حالیکه هر اپیزود این سریال در فصل اول 13.4 میلیون نفر را در آمریکا پای تلویزیون می نشاند، این رقم در فصل نوزدم به 7.7 میلیون نفر کاهش یافته است. مت گرونینگ در مصاحبه ای در آوریل 2006 گفت: "من واقعاً هیچ پایانی برای این سریال نمی بینم و فقط فکر می کنم که شاید زمانی این سریال از نظر اقتصادی به مشکل بربخورد ... اما الان فکر می کنم سریال به همان کیفیت و خلاقیت همیشه هست و شاید هم بهتر ... انیمیشن ها جزیی تر و خلاقانه تر شده اند و داستانها هم به چیزهایی می پردازند که قبلاً نپرداخته بودیم. پس دلیلی برای توقف سریال وجود ندارد."
بازار تجاری سیمپسونها:
محبوبیت بیش از حد سیمپسونها آن را تبدیل به یک کالای تجاری چند میلیارد دلاری کرده است. عنوان فیلم و کاراکترهای آن روی همه چیز از تی شرت گرفته تا پوسترهای مختلف دیده می شوند. نسخه های ویژه ای از بازیهای مختلف بر اساس کاراکترهای سیمپسونها به بازار آمدند که از آن جمله می توان به بازیهایی چون Clue ، Scrabble ، Monopoly ، Operation و The Game of Life اشاره کرد که در کنار بازیهایی با شهرت کمتر مثل What Would Homer Do? یا Simpsons Jeopardy تحولی در دنیای سرگرمی بشمار می آمدند. بازیهای ورق نیز مثل trump cards و The Simpsons Trading Card Game به بازار آمدند.
در طول سالهای زیادی که از ظهور سیمپسونها می گذرد کتابها و مجلات مختلفی بر اساس کاراکترهای آن چاپ شده اند. از سال 1993 تاکنون انتشارات Bongo Comics نه سری کتاب کمیک بر اساس سیمپسونها منتشر کرده است که مجموعه آنها به شکل یک کتاب نیز منتشر شده است. کمیکهای " The Simpsons " و همچنین " Bart Simpson " با همین عناوین در انگلستان نیز به چاپ رسیده اند که شامل داستانهایی از دیگر کمیکهای سیمپسون چاپ شده توسط Bongo Comics نیز می باشد. لیست کمیکهای منتشر شده توسط Bongo Comics در مورد سیمپسونها به شرح زیر است:
جموعه هایی که هم اکنون نیز انتشار آنها ادامه دارد:
از سال 1993: Simpsons Comics
از سال 1993: Radioactive Man
از سال 1995: Bart Simpson's Treehouse of Horror
از سال 2000: Bart Simpson
از سال 2005: Simpsons Super Spectacular
مجموعه هایی که دیگر منتشر نمی شوند:
تک شماره در سال 1993: Simpsons Comics and Stories
تک شماره در سال 1993: The Official History of Bongo Comics
شش شماره از سال 1993 تا 1995: Bartman
سه شماره از سال 1993 تا 1994: Itchy & Scratchy Comics
تک شماره در سال 1994: Bartman and Radioactive Man
سه شماره از ژانویه تا مارس 1995: Krusty Comics
تک شماره در سال 1995: Lisa Comics
دو شماره در سال 2001: Simpsons Summer Special
دو قسمتی از سال 2002 تا 2003: Futurama Simpsons Infinitely Secret Crossover Crisis
مجموعه هایی که در کشورهای دیگر چاپ شدند یا بصورت کتاب گردآوری شدند:
از سال 2004: Simpsons Classics که در حقیقت گردآوری و چاپ مجدد Simpsons Comics است.
از سال 1994: Simpsons Comics که بصورت کتاب منتشر شده و گردآوری کمیکهای پیشین است.
از سال 1999: Bart Simpson's Treehouse of Horror بصورت کتاب (گردآوری کمیکهای پیشین)
از سال 2002: Bart Simpson بصورت کتاب (گردآوری کمیکهای پیشین)
کتابهایی نیز در مورد سیمپسونها منتشر شده است که بعضی از آنها راهنمای اپیزودهای مختلف سریال هستند و برخی دیگر کتاب داستان هستند که بر اساس شخصیتهای سیمپسونها و یا حتی بر اساس داستان اپیزودهای مختلف سریال نوشته شده اند. برخی دیگر هم به جنبه های روانشناختی و حتی فلسفی! سیمپسونها می پردازند.
مجموعه ای از موسیقی متن (Soundtrack ) سیمپسونها با نامهای Songs in the Key of Springfield در سال 1997و Go Simpsonic with The Simpsons در سال 1999 بصورت CD منتشر شد. بعضی از آهنگهای این مجموعه در سریال استفاده نشده اند و فقط به قصد انتشار بصورت آلبوم ضبط شده اند. معروفترین آهنگ آن Do the Bartman نام دارد که با مشارکت مایکل جکسون نوشته شده و به موفقیت بین المللی دست یافت. این آهنگ سه هفته در صدر آهنگهای پرفروش انگلستان قرار داشت. از دیگر آلبومهای سیمپسونها می توان به The Simpsons Sing the Blues در سال 1990، The Yellow Album در سال 1998، The Simpsons Movie: The Music در سال 2007 و The Simpsons: Testify در سال 2007 اشاره کرد.
یکی از فروشگاههای 7-Eleven در سیاتل
در آستانه پخش فیلم سینمایی سیمپسونها دوازده فروشگاه 7-Eleven تبدیل به فروشگاههای Kwik-E-Marts شدند تا محصولات سیمپسونها را بفروشند؛ از جمله این محصولات می توان به نوشابهBuzz Cola ، سیریال حبوبات Krusty-O ، نان شیرینی Pink و ... اشاره کرد.
DVD :
در طول سالهای زیادی که از پخش سیمپسونها می گذرد بسیاری از اپیزودها روی DVD یا VHS توزیع شده اند. وقتی در سال 2001 دی وی دی فصل اول سیمپسونها به بازار آمد به سرعت لقب پرفروشترین DVD یک سریال تلویزیونی را در طول تاریخ از آن خود کرد؛ هر چند که بعدها این لقب به DVD سریال کمدی Chappelle's Show رسید. تا حالا از فصل اول تا فصل یازدهم سیمپسونها روی DVD در آمریکا، اروپا و استرالیا توزیع شده است و انتظار می رود به تدریج DVD بقیه فصلها هم وارد بازار شود.
بازیهای ویدئویی:
صنعت بازیهای ویدئویی نیز از قافله سیمپسونها عقب نماند و سریعاً کاراکترها و فضایشهر اسپرینگ فیلد را تبدیل به گیم کرد. از اولین بازیهایی که بر اساس سیمپسونها ساخته شد می توانیم از بازی The Simpsons در سال 1991 ساخت شرکت Konami و بازی "The Simpsons: Bart vs. the Space Mutants " در سال 1991 ساخت شرکت Acclaim Entertainment نام ببریم. نسخه های مدرن تری از بازیهای سیمپسونها نیز وجود دارند که می توانیم به "The Simpsons Road Rage " در سال 2001 و یا "The Simpsons Hit & Run " در سال 2003 و در نهایت "The Simpsons Game " در سال 2007 اشاره کنیم. ضمناً دو بازی پین بال نیز بر اساس شخصیتهای سیمپسونها به بازار آمدند. لیست کل گیمهایی که بر اساس سیمپسونها ساخته شده اند بشرح زیر است:
1991: Bart Simpsons Cupcake Crisis ساخت شرکت Acclaim Entertainment
1991: The Simpsons: The Arcade Game ساخت شرکت Konami
1991: Bart vs. the Space Mutants ساخت شرکت Acclaim/Ocean Software
1991: Bart Simpson's Escape from Camp Deadly ساخت شرکت Acclaim
1991: Bart vs. the World ساخت شرکت Acclaim
1991: Bart's House of Weirdness ساخت شرکت Konami
1992: Bart vs. The Juggernauts ساخت شرکت Acclaim
1992: Krusty's Fun House ساخت شرکت Acclaim
1992: Bartman Meets Radioactive Man ساخت شرکت Acclaim
1992: Bart's Nightmare ساخت شرکت Acclaim
1993: The Simpsons: Bart & the Beanstalk ساخت شرکت Acclaim
1993: Itchy & Scratchy in Miniature Golf Madness ساخت شرکت Acclaim
1994: Virtual Bart ساخت شرکت Acclaim
1995: The Itchy and Scratchy Game ساخت شرکت Acclaim
1996: Cartoon Studio ساخت شرکت Fox Interactive
1997: Virtual Springfield ساخت شرکت Fox Interactive
2000: The Simpsons Bowling ساخت شرکت Konami
2001: Night of the Living Treehouse of Horror ساخت شرکت Fox Interactive/THQ
2001: The Simpsons Wrestling ساخت شرکت Fox Interactive/Activision
2001: The Simpsons Road Rage ساخت شرکت THQ
2002: The Simpsons Skateboarding ساخت شرکت Electronic Arts/Fox Interactive
2003: The Simpsons Hit & Run ساخت شرکت Vivendi Games
2007: The Simpsons Game ساخت شرکت Electronic Arts
2007: The Simpsons: Minutes to Meltdown برای موبایل
ترن سیمپسونها:
در سال 2007 بطور رسمی اعلام شد که ترن سیمپسونها (ترن شهر بازی) به عنوان جزیی از پارکهای Universal Studios Orlando و Universal Studios Hollywood اضافه خواهد شد. مراسم افتتاح رسمی آن در فلوریدا در تاریخ 15 می 2008 و در هالیوود 19 می 2008 برگزار شد. در این سواری با ترن، مسافران از یک پارک کارتونی بنام "کراستی لند" عبور می کنند که توسط "کراستی" (شخصیت دلقک سریال سیمپسونها) ساخته شده است اما "سایدشو باب" (شخصیتی دیگر از سریال) که به تازگی از زندان آزاد شده است در صدد گرفتن انتقام از کراستی و خانواده سیمپسونهاست.
در این پارک بیش از 24 شخصیت سریال سیمپسونها گنجانده شده است که صای آنها را نیز صداپیشگان همیشگی سریال و نیز Pamela Hayden ، Russi Taylor و Kelsey Grammer اجرا شده است. البته بجز Harry Shearer که حاضر نشد در این برنامه حاضر باشد و به ناچار کاراکترهایی که او بجای آنها حرف می زد در این پارک نقشهای صامت دارند. تهیه کنندگان سیمپسونها برای ساخت این مجموعه با تیم خلاق سازنده این پارکها همکاری نزدیکی داشتند. در این ترن سواری 6 دقیقه ای از صفحه های نمایش آیمکس 80 فوتی و پروژکتورهای سونی استفاده شده است. این قطار 24 واگن دارد که هر کدام گنجایش 8 مسافر را دارند و در هر ساعت حدود 2000 نفر می توانند از این ترن استفاده کنند. انیمیشنی که در این سواری به نمایش گذاشته می شود مثل سریال بصورت دوبعدی نیست بلکه تصاویر کامپیوتری سه بعدی هستند که توسط Blur Studio و Reel FX تهیه شده است. پارک فلوریدا در 14 جولای 2008 میزبان مسافر یک میلیونمش بود که در نوبه خود رکوردی در این زمینه بشمار می آید.
فیلم سینمایی:
کمپانی فاکس قرن بیستم به همراه شرکتهای Gracie Films و Film Roman نسخه سینمایی سیمپسونها را با عنوان The Simpsons Movie تولید کردند که در 27 جولای 2007 اکران شد. این فیلم توسط "دیوید سیلورمن" (David Silverman ) کارگردانی شد که یکی از تهیه کنندگان کهنه کار سریال سیمپسونهاست. فیلمنامه آن را تیمی از نویسندگان سیمپسونها شامل Matt Groening ، James L. Brooks ، Al Jean ، George Meyer ، Mike Reiss ، John Swartzwelder ، Jon Vitti ، David Mirkin ، Mike Scully ، Matt Selman و Ian Maxtone-Graham نوشتند. تولید این فیلم به موازات تولید سریال پیش رفت هر چند که قبلاً دست اندرکاران سریال گفته بودند تا قبل از اتمام سریال هیچ نسخه سینمایی از آن ساخته نخواهد شد. از همان فصلهای اولیه پخش سریال احتمال تولید نسخه سینمایی آن بر سر زبانها بود. ابتدا جیمز ال بروکس بود که به این فکر افتاد و عقیده داشت که داستان اپیزود "Kamp Krusty " قابلیت تبدیل به یک فیلم بلند را دارد اما در نهایت در تبدیل فیلمنامه این اپیزود به یک فیلمنامه بلند به مشکل برخورد. تا مدتها نبود یک فیلمنامه مناسب و درگیر بودن همیشگی تیم نویسندگی سریال باعث شد که تولید نسخه سینمایی سیمپسونها تا سال 2007 به تعویق بیفتد.
در رقابت برای اولین اکران فیلم سینمای Springfield, Vermont بر سینماهای USA Today و فاکس پیروز شد. این فیلم در اولین هفته اکران خود در آمریکا 74 میلیون دلار فروش کرد و به صدر فیلمهای پرفروش گیشه رسید و رکورد بیشترین فروش هفته اول یک فیلم که براساس سریال ساخته شده را شکست (این رکورد قبلاً متعلق به "ماموریت: غیرممکن 2" بود). فیلم سینمایی سیمپسونها در کشورهای خارجی 96 میلیون دلار فروش کرد که 27.8 میلیون دلار آن متعلق به انگلیس بود که این فروش دومین فروش موفق فاکس در هفته اول اکران یک فیلم در انگلستان بود. سیمپسونها در استرالیا 13.2 میلیون دلار فروش کرد که پرفروشترین انیمیشن در اکران هفته اول و سومین فیلم پرفروش در اکران هفته اول بشمار می آید. کلاً این فیلم تا بحال 526.622.545 دلار فروش داشته است!
لینکها:
سایت هواداران سریال (The Simpsons Archive )
پروفایل سریال در دایره المعارف تلویزیون
* برگردان از ویکیپیدیا